امیرارسلانامیرارسلان، تا این لحظه: 11 سال و 30 روز سن داره

شاهزاده کوچولوی ما امیرارسلان

آلبوم 16 ماهگي

پسر گلم اين ماه ديگه اوج شيطون بازيهات شده و يه جورايي يه كلمه هاي قشنگو ميگي مامان دلش مي خواد درسته قورتت بده مخصوصا وقتي منو صدا ميكني مامان البته يه موقه هاي ميگي مامان بيشتر اوقات منو للا (شهلا) صدا ميكني يه سري از كلمه هايي كه ميگي ايناس دينا(ديانا)- بابا(بابا)- آبه(آب)- اخ(يخ)- هم(غذا)- بيديا(بده)- دايي(دايي)- عمو مه(عمو مهيار)- اپو(هاپو)- ايداا(ندا)- هما(هواپيما)- داغ(چايي)- گول(گل)- انگ(انگور)و ... خيلي كلمه هاي ديگه كه با زبون نازت ميگي از كارتاي صد آفرينت تقريبا 20تا شو ياد گرفتي و تشخيص ميدي آفرين پسر باهوشم  راستي اين ماه كلاساي كارگاه مادر و كودك ثبت نامت كردم تو خيلي خوب استقبال كردي و  خيلي لذت ميبري وقتي مي...
15 مرداد 1393

مسافرت شمال

   میدونم میدونم میدونم ....... من تسلیمم ....... میدونم که خیلی ها شاکین از دیر آپ کردن وبلاگ امیرارسلان ......... ولی باور کنید بی تقصیرم .......... سرم خیلی شلوغه .......... حالا اومدم با کلی عکس از گل پسری     ما تو ماه پیش مسافرت به شمالو داشتیم با اینکه امیرارسلان عاشق آبه نمی دونم چرا از دریا می ترسید ولی عاشق شن بازی بود   حالا بریم سرغ عکسای شمالمون   بریم ادامه مطلب     عکس مادر پسری اولین واکنش امیر ارسلان با دریا دوست خوشگلی که امیرارسلان پیدا کرده بود این دیگه نهایت جایی بود که واسه 1 دقیقه بابابا رفت...
15 مرداد 1393

ماهگرد پانزدهم

امیرارسلان نمیدونی واسه ماهگرد این ماهت چه ابتکاری با خاله هات به خرج دادیم میخواستم واست کیک بخرم  خاله ندا گفت چرا کیک بخری بیا براش خودمون درست کنیم این شد که دست به کار شدیم ظهر از سرکار اومدنی وسایل کیک و خریدم قرار بود به هیچکس نگیم خودمون میخوایم درست کنیم و به همه گفتیم کیک سفارش دادیم بعدظهر با خاله مریم و خاله ندا رفتیم خونه خودمون و مشغول درست کردن شدیم 1کیکی درست کردیم بیاد موندنی بعد که درست شد اومدیم خونه مامانی ازسرپله با آهنگ و رقص اومدیم خونه خیلی روز خوبی بود توام حسابی شنگول بودی حالا واست چندتا از عکسای اون روزو میذارم امیدوارم بزرگ شدی به کیکمون نخندی طرفدارای امیر ارسلان بیاید ادامه مطلب و باقی ع...
18 تير 1393

آلبوم 15 ماهگی

پسر گلم چهاردهمین ماه قشنگ زندیگتم به سلامتی پشت سر گذاشتی نمی دونم چرا این ماه خیلی اذت عکس ندارم اولین عکسارو با عکسای عمو مهیار شروع میکنیم که این ماه به سلامتی رفتن خونه خودشون با آرزوی خوشبختی برای عمو مهیار و عطیه جون اینم آقا کوچولوی من عشقم ایشالله دامادی خودت... بقیه عکسای خوش مزمون تو ادامه مطلبه   امیر ارسلان در حال بازی الهی قربون اون خندت بشم از اونجایی که امیر ارسلان عاشق آب بازیه من با هزار ذوق رفتم براش استخر خریدم ولی امیر ارسلام می ترسه وقتی پره بره توش من نمی دونم چطور ازلگن آب نمی ترسه و ما آب بازیمونو همچنان در لگن ادمه دادیم استخر برای بازی خانگی ش...
12 تير 1393

جام جهانی 2014

                      امسال که مابعد تقریبا 16سال تو جام جهانی حضورپیدا کردیم یوز پلنگهای کشورمون واقعا گل کاشتن مهم نیس که نتونستن به مراحل بعد راه پیدا کنن مهم اینه که بهترین بازی رو اراِئه دادن ما به داشتن همچین ورزشکارایی افتخار میکنیم. در ضمن تو این مدت بردای شیرینی تو والیبال کشورمون داشتیم... اینم از امیرارسلان کوچولو در این دوران بقیه عکسای فوتبالیمون تو ادامه مطلبه ...
12 تير 1393

ماهگرد چهاردهم

14 خرداد برابر 14 ماهگي پسر گلمو 24 سالگي خودم بود و ايندفعه با يه كيك دو نشون زديم                                                                            ...
19 خرداد 1393

آلبوم 14 ماهگي

پسر گلم واقعا ازت معذرت مي خوام كه انقدر دير ميام وبتو آپ كنم آخه اين روزا دوياره برگشتم سر كار از طرفي هم كه شما خيلي خيلي شيطوم شديو.... من وقت سر خاروندن ندارم از شيرين كاريهات كه ديگه نگو كلي كاراي بامزه ياد گرفتي مثلا وقتي ميگم اميرارسلان مامانو بغل كن منو بغل مي كنيو حسابي فشار ميدي تقريبا ديگه همرو ميشناسي و وقتي ازت ميپرسم با انگشت خوشگلت اشاره مي كني خيلي دوست دارم از رقصيدنت عكس بندازم ولي موفق نشدم هنوز فقط كافيه كوچيكترين صدا بياد ديگه نمي شه كنترلت كرد حالا بريمسراغ عكسات كه طرفدارات هر روز زنگ مي زنن سراغشو مي گيرن   يه عالمه عكس قشنگ در ادامه مطلبه هاااا فصل ارديبهشت و قشنگي بي نظيرش....
18 خرداد 1393

تولد 1 سالگی با تم میکی موس

بعد از یه تاخیر طولانی اومدم... تو این مدت که نبودم درگیر کارهای تولد امیرارسلان بودم . با اینکه خیلی ها می گفتن امسال تولد نگیر ولی بالاخره تولدرو گرفتیم و تولد امیر ارسلان کوچولورو با مرسانا گوگولی باهم توی پارکینگ مامانمینا  برگزار کردیم خدارو شکر همه چی خیلی خوب پیش رفت و امیر ارسلان پسر قشنگ مامان خیلی آقا بودو اصلا اذیت نکرد... عاشقتم پسر گلم تشکر خیلی خیلی ویژه دارم از مامان گلم بخاطر اتمام زحماتی که کشید از کارهای تزییناتی تا آشپزی و... امیدوارم وقتی امیرارسلان بزرگ شد گوشه ای از کاراشو براش جبران کنه مامان گلم منو پسرم خیلی دوست داریم... از بقیه کسایی هم که خیلی بهم کمک کردن مثل ساناز جونو عمه فاطی و خاله صغری و زن...
21 ارديبهشت 1393

آلبوم 13 ماهگی

                                           قربون پسر گلم برم من که روز به روز داره شیرین تر از قبلش میشه اینقده کاراهای بامزه یاد گرفته که من الان همشو یادم نیست بنویسم اینقده مهربون شده همرو بوس میکنه هر وقت بهش میگم بابایی رو بوس کن میره عکس بابامو بر میداره یه عالمه لیسش میزنه اینقده قشنگ با تلفن حرف میزنه که نگو تلفنو میزاره رو گوشش و دورتادور خونه رو راه میره و با خودش حرف میزنه تقریبا تمام اجزای صورتشو بلد شده و وقت...
15 ارديبهشت 1393

نامزدی سهیلا جون

                                  11 اردیبهشت نامزدی سهیلا جون بود وخیلی به همه ما خوووووووووووو ش گذشت برای همین عکساشو میزارم تا یادگاری بمونه   بقیه عکسهامون در ادامه مطلبه امیر ارسلان اون روز خیلی آقا بود و ما رو اصلا اذیت نکرد و اما یک عکس مادر و پسری قشنگ من خودم این عکسو خیلی دوست دترم یه حس خوبی بهم میده و امیر ارسلان همراه پدر و مادر گلم ...
15 ارديبهشت 1393