شاهزاده کوچولوی ما امیرارسلان

به عنوان اردو با موسسه رفتيم پارك آب و آتش كه متاسفانه امير ارسلان اصلا استقبال نكرد منم تصميم گرفتم برگردم ولي وقتي از گروه  جدا شديم ديديم بعللله اميرارسلان مشكلش گردش گروهي بوده و اونروز من و امير ارسلان و خاله ندا تاعصر گشتيمو خوش گذرونديم  خيللللي خوش گذشت   ...

اينجا پسرم خودش بهم گفت بيا از من عكس بنداز آخه قيافشووووووووووو و اينجا در حال دنبال كردن مرغ و خروس ...

...

اميرارسلان عاشق كلاساشه و كلي ازشون لذت ميبره و كلي چيزاي قشنگ ياد ميگيره و كلي كلمه هاي انگليسي ياد گرفته با اون زبون خوشگلش اينم يه سري از عكساش اينجا تولد روشاي عزيزه اون جيگري هم كنارش نشسته عشق من رادمان جونه   يكي از كاراي هنري پسرم اينم يكي از مدركاي عسل مامان ايشاله مدرك دانشگاتو بگيري نفسم ...