امیرارسلانامیرارسلان، تا این لحظه: 11 سال و 23 روز سن داره

شاهزاده کوچولوی ما امیرارسلان

آلبوم 12 ماهگی

عشق مامان هر روز داره بزرگتر می شه و کاراهای شیرین تری میکنه و من از طرفی دلم واسه کوچیکی هاش تنگ می شه و از طرفی می خوام بزرگتر شه کارهای جدید تری ازش ببینم پسر گلم دیگه یاد گرفته بگه بابا    دد   آبه   من با هر بار شنیدنشون کلی ذوق می کنم خدایا ممنونم ازت که این فرشته کوچولو رو به من دادی   اینجا پسرم داره دالی بازی می کنه   اینجا امیر ارسلان حین رانندگی تو بغل بابا جونش خوابش برد ...
16 فروردين 1393

اولین آرایشگاه

در تاریخ ٢٥ اسفند امیر ارسلان و مرسانا برای اولین بار رفتن آرایشگاه که برای عید گوگولی بشن امیر ارسلان نفس مامان بر خلاف تصور من اصلا از آرایشگاه نترسید و گریه نکرد  ولی مرسانا عشق خاله یه خورده ترسیده بود و گریه کرد اینم عکسهای حین اصلاح ...
27 اسفند 1392

عکسهای 11ماهگی(آخرین پست سال92)

این پست آخرین پست سال ٩٢ این ماهمونم تموم شد این سالمونم با همه ی خوبی و بدی هاش تموم شد و من امسال بهترین سال زندگیموگذروندم چون خدا یه فرشته کوچولو خوشگل بهم داد امیدوارم سال دیگه هم سال خوبی برامون باشه حالا بریم سراغ عکسای قشنگ گل پسری تو این ماه  بفرمایید ادامه مطلب اینجا بله برون سهیلا جونه که ما اولش با امیر ارسلان رفتیم ولی از اونجایی که امیر ارسلان راه افتاده و فقط دلش می خواد راه بره و شیطونی کنه بعد یه ساعت باباجون امیر ارسلانو اورد خونه مامانی سهیلا جونم دوست خوبم ایشالله همیشه کنار همسرت خوش باشی   اینجا داشتیم برای سمیرا جون عیدی می بردیم   اینجا هم نامزدی علی جونو سمیرا جونه که بر...
27 اسفند 1392

امیرارسلان کوچولوی من قدم زدنت مبارک

پسر گلم 20 روزی هست که راه میره از یه قدم شروع کرده حالا یه 3 متری راحت راه میره  ومنم امیدوارم همینطوری که توی قدم زدنش موفق بود و زود راه افتاد در آینده در تمامی قدمهایی که برمی داره موفق باشه.... به همین مناسبت منم یه کیک کوچولو خریردم و بردمت آتلیه یه چندتا عکس ازت انداختم البته این عکسا عکسایین که خودم با گوشی ازت گرفتم چون عکسات هنوز حاضر نشده بود فعلا همینارو برات گذاشتم بقیه عکسامون تو ادامه مطلبه برای اولین قدمای نازت این پلاک کفش کوچولوی نازو برات خریدم و زیزش تاریخ اولین قدمتو حک  کردم تا برات یادگاری بمونه اینم چندتا عکس راه رفتنای نازت مامان منو بگیر اومدم حالا دارم میرم ...
7 اسفند 1392

آلبوم 10 ماهگی

اینم عکسای پسر نازم در 10 ماهه و.... روزگی بفرمایید ادامه مطلب   اینجا پسرم کادوی ولن تاینشو به مرسانا کوچولو داده اینم مرسانا کوچولو اینم نمایی دیگر از امیر ارسلان با عینک صبا کوچولو   ...
7 اسفند 1392

آلبوم نه ماهگی

  پسر کوچولوی ما عاشق رانندگی شده  هر وقت گریه میکنه فقط با نشستن پشت فرمون ساکت میشه وقتی می شینیم تو ماشین که دیگه نگو وووووووووووووووووووووووو   کلی عکس دیگه هم تو ادامه مطلب داریم گلم فک کنم اینجا داری خواب منو می بینی... امیر ارسلان خاله صغری از مشهد برات این انگشترو خریده ببین چقد به دستای نازت میاد... عاشق اینی که بابایی اینطوری بگیردت رو دستت ببرت بالا تو هم دس سی کنی... مهدی کوچولو امیر ارسلان کوچولو اینجا کاپشن بچگی باباجونو تنت کردیم بابا جون اینقد ذوق کرده بوووووود فنچول من این چند تا عکسی که می خوام بذارمو مامانی بهم گفت نذار زشته ولی من دلم نیومد از شکموییت ...
5 بهمن 1392

واکسن سرخچه

وقتی برای چکاب 9 ماهگی رفتیم پیش آقای دکتر وزن شما 11 وقدت79 بود آقای دکتر می گفتن هنوز بچه درشتی هستی ولی من راضی نبودم چون  ا وقتی که رژیم غذایی داری وزن نگرفتی راستی یادم رفته بود بگم جواب آزمایشات بع اون آنافیلاکسی وحشتناک آماده شدن و شما به بادوم- سیب- موز- شیر- تخم مرغ- ماهی - گوجه آلرژی داری و دکتر گفت تا اطلاع ثانوی جفتمون لب نزنیم  ایشالله پسرم زودتر خوب شی... آقای دکتر کنی گفتن وقت واکسن سرخچته خودشون برات زدن...   ...
5 بهمن 1392