تعطیلی خرداد و شمال
برای اولین بار با همدیگه رفتیم مسافرت خیلی هم به هممون خوش گذشت
فقط رفتنی چون حدود14 ساعت تو راه بودیم تو خیلی خسته شده بودی همش گریه می کردی
ما هم که نمی دونستیم باید چیکار کنیم تا اینکه یه جا وایسادیم تو رو گرفتیم زیر آب یه ذره آروم شدی آخه عادت داشتی هرروز حموم کنی اون روز چون از ساعت4 صبح تو راه بودیم نتونستی
الهی قربونت برم ولی وقتی رسیدیم اینقدر که خسته بودی تا فردا ظهر خوابیدی آخه بی سابقه بود تو تاظهر بخوابی همیشه6 صبح بیدار میشدی
خلاصه تو این مسافرت چندبار اشک منو دراوردی چون شیر نمیخوردی...
تازه مااونجا برا من تولد گرفتیم ولی تو خواب بودی برا همین باهات عکس ندارم
تو این سفر خیلی ها با هامون بو دن
خلاصه خیلییییییییییییییییییییییییییی به همه خوش گذشت
من و خاله آرزو برای اینکه تو مرسانارو پشه ها نخورن کرده بودیم اینجوری تو پشه بند
من اولین عکسی که تونستم از خندیدنت بگیرم اینجا بود اینقده خوشحال شده بودم
الهی قربون خندت برم................
اینم یه عکس خونوادگی قشنگ