آلبوم هشت ماهگی
پسر گلم حالا که هشت ماه از روزای زندگی تو گذشته من و باباجون فهمیدیم که نفسامون به نفست بنده و اینقدر این لحظه هامونو شیرین کردی که نگووووو....
توی این ٨ماه خیلی تغییر کردی و می شه این تغیرات رو روز به روز حس کرد. داری با در آوردن ٢ تا دندون دیگت مبارزه می کنی الهی بمیرم خیلی این روزا اذیت می شی
کلی طعمهای جدیدو امتحان کردی. اوایل این ما وزنت١٠.٥٠٠ و قدت ٧٧ سانتی متر شده این ماه زیاد وزن نگرفتی چون همش بخاطر دندونات مریض بودی
عکسای ٨ ماهگیتو تو ادامه مطلب گذاشتم
یه عالمه عکسه اگه خواستین بفرمایید ادامه مطلب
بالاخره بعد از ماه تونستم با زور از اولین دندونات عکس بندازم آخه دندونات خیلی کوچولواند وقتی هم که می خندی معلوم نمی شن
اینم عکس دندونای بالات که ماهه داره اذیتت می کنه ولی نمی یاد بیرون
وقتی امیر ارسلان ماشین سواری می کند قان قان
حالا دو ترکه با مرسانا
اونارو ولش کن ماشین بابایی رو روندن چه حالی میییییییییییییده
پسر گلم داره نه ماهتم تموم میشه ولی هنوز نه سینه خیز میری نه تلاشی برای چهاردست و پا رفتن فقط کارم شده صب تا شب باهات تمرین کنم یه ذره راه بری آخه وقتی هم دمر میذارمت گریه می کنی منم چون طاقت گریتو ندارم زود برت می دارم اینم عکس تمرینامون
از بازی تو اتاقت خیلی لذت می بری
وقتی اولین بار رفتی دربند
این لباس بعبعی رو هم مامان لیلا برات بافته ببین چقدر بانمک شدی توش دست گلش درد نکنه مامان جونم هزار بار بوسه به دستات میزنم
تازه پانداشم بافته اینم عکسش
تازه یه دم خوشگلم پشتش بافته
اینم یکی دیگه از هنر های دست مامانی